هیچکس نمیتواند انکار کند که بازیهای بزرگ و پرخرج که با اصطلاح AAA شناخته میشوند، هیجان انگیز و خیره کننده هستند اما مگر چند شرکت، استودیو و تیم بازیسازی در سراسر دنیا هستند که بودجه و امکانات ساخت چنین عناوینی را دارند؟ تیمهای بازیسازی کوچکی که توسط یک نهاد و شرکت بزرگ و چند ملیتی پشتیبانی نمیشوند و حتی سطح سواد و دانش فنی و طراحی آنها در حد ساخت یک بازی بزرگ و پرخرج نیست، باید چکار کنند؟
این تیمهای چند نفره و کوچک که معمولاً با هزینههای خود نسبت به ساخت و تولید یک بازی ویدیویی اقدام میکنند، تیمهای بازیسازی مستقل یا Indie Game Developers نامیده میشوند و معمولاً عناوینی خلق میکنند که متفاوت از جو و جریان حاضر در صنعت بازیهای ویدیویی است. با این حال، امروز در این مطلب از لیون تک قصد نداریم از مشکلات مربوط به بازیسازان مستقل و مسیری که آنها در چند سال گذشته (داخل و خارج ایران) طی کردهاند صحبت کنیم بلکه قصد داریم نگاهی منطقی به تجربههایی که آنها برایمان به ارمغان آوردهاند، داشته باشیم.
چرا باید بازی مستقل را حتی هر چندوقتیکبار، تجربه کنیم و زمانمان را به آنها اختصاص دهیم؟ چرا بازیهای ویدیویی مستقل، چه برای صنعت و چه برای گیمرها با اهمیتاند؟
بازی مستقل ایدههای تازه دارد
زمانی که پای ایدههای جدید و انجام کارهای متفاوت به میان میآید، توسعه دهندگان بازیهای مستقل بدون شک آزادی عمل بالاتری نسبت به سازندگان بازیهای AAA دارند. به عنوان مثال، بازی مستقل Kerbal Space Program را در نظر بگیرید که با ایدههای نو و تازه خود، نه تنها به خوبی دیده و پذیرفته شد، بلکه حتی نظر ناسا (NASA) و ایلان ماسک (Elon Musk) را نیز به خود جلب کرد. واقعیت اینجاست که شرکتهای ناشر بزرگ، همیشه روی توسعه دهندگان زیر مجموعه خود، فشار وارد میکنند و مطمئن میشوند که بازی و پروژه آنها از مسیر بازار منحرف نشود. همچنین ناشرهای بزرگ انتظار دارند که سازندگان طی یک بازه زمانی معین، کار ساخت بازی خود را به پایان برسانند.
همیشه زمانی که یک بازی بزرگ ساخته میشود، پای پول و بودجه قابل توجهی در میان است. به همین دلیل ریسک کردن با پول و سرمایه ناشران بزرگ، میتواند برای یک استودیوی بازیسازی گران تمام شده و حتی به منحل شدن آن منجر شود. به عبارت دیگر، بازیسازان عناوین بزرگ، باید برای عنوان و پروژه خود، یک فرمول پیروزی و موفقیت در نظر داشته باشند و پیش از انتشار بازی، تا حدودی از موفقیت آن اطمینان حاصل کنند. این در حالی است که توسعه دهندگان مستقل میتوانند با فراغ بال بسیار بالا و بدون فشار شرکت ناشر، به سراغ ایدههای جدیدی بروند که سازندگان بزرگ حتی فرصت فکر کردن به آن را نیز ندارند. تیمهای مستقل به راحتی میتوانند اشتباه کرده و با یادگیری از اشتباه خود، تجربه کسب نمایند.
بازی مستقل مدرسه پرورش نوآوری است
در بخش قبلی اشاره کردیم که ریسک پذیری استودیوها و تیمهای مستقل بسیار بیشتر از استودیوهای بزرگ است. حالا همین ریسک پذیری بالاتر به بازیهای مستقل، قابلیت پرورش نوآوریهای فوقالعادهای را داده و آنها را برای بکارگیری فناوریهای جدید و کشف نشده تشویق میکند. به عنوان مثال، فناوریهای مدرنی مانند واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) را در نظر بگیرید که بستر تجارب جدید بسیاری را به وجود میآورند. این نوآوری و خلاقیت حتی میتواند خارج از زمینهها و عرصههای فنی باشد و وارد زمینههای قصه گویی، شخصیت پردازی، گیمپلی و طراحی مرحله شود.
به عنوان مثال، روش قصه گویی عناوینی مانند Limbo و Inside را در نظر بگیرید که بدون حتی یک خط دیالوگ، داستانی غنی و پرمفهوم را روایت میکنند. یا طراحی مرحله عناوینی مانند Hollow Knight و Hades را در نظر بگیرید که غرق شدن در آنها را آسان و خارج شدن از آنها را به کاری دشوار تبدیل میسازد. به What Remains of Edith Finch نگاه کنید که بدون نشان دادن حتی یک شخصیت، هنر شخصیت پردازی را به مرحله جدیدی منتقل میکند. Cuphead را نیز با آن جلوههای بصری و گرافیکی بینظیر کارتونیاش از یاد نبریم. شاید تمام ایدههای یک تیم مستقل بازیسازی بینقص و خوب نباشد اما همین جرئت کردن در جهت خلق عناصر جدید و امتحان کردن مسیرهای کشف نشده، برای درک اهمیت بازیهای مستقل کافی هستند.
بازی مستقل باعث رشد جامعه گیمینگ میشود
از آنجایی که بازی مستقل، تجربههای مختلف و متنوعی را برای گیمرها و کاربرها به ارمغان میآورند و طبق گفتههای پیشین، پر از نوآوری و ایدههای جدید و خلاقانه هستند، توانایی جذب مخاطب با هر سلیقهای را دارند؛ حتی اگر آن مخاطب، اصلاً گیمر نباشد. امروزه صدها میلیون (حتی فراتر از آن) گیمر موبایل در سراسر دنیا وجود دارند که حتی خودشان را گیمر نمیدانند و شک نکنید اگر تجربه مورد علاقه این افراد بیشمار در بازار بازیهای موبایلی وجود نداشت، آنها به سمت این عناوین جذب نمیشدند. این موضوع به صورت کلی برای صنعت بازیهای ویدیویی شگفت انگیز است و امکان رشد وصف ناپذیری را برای آن به همراه میآورد.
یکی دیگر از نکات مثبت درباره بازی مستقل موبایلی این است که افرادی که به سمت این عناوین جذب میشوند، رفته رفته علاقه خود را گسترش داده و به سراغ بازیهای مستقل دیگر روی کنسولها یا رایانههای شخصی نیز میروند. در واقع افزایش سهم و ظرفیت بازار و صنعت بازیهای ویدیویی در هر سال، بیشتر به همین دلیل است. علاوه بر این، توسعه دهندگان بازی مستقل به صورت کلی بیشتر با جامعه طرفداری خود در ارتباط هستند و با سرعت و علاقه بیشتری بازخورد پلیرها و طرفداران را در بازی خود پیادهسازی کنند. این رابطه نزدیک میان بازیساز و بازیباز، حس وفاداری و دوستی بینظیری را در جامعه گیمینگ به وجود میآورد که در صنعت یا مدیوم دیگری یافت نمیشود!
بازیهای مستقل فضای خالی بازار را پر میکنند
بازیهای مستقل معمولاً پروژههای کمخرجتری به حساب میآیند و این بدان معنی است که قیمت نهایی آنها برای خرید، کمتر از عناوین بزرگ 60 یا 70 دلاری است. این قیمت پایین بازیهای مستقل، در واقع به بهترین شکل ممکن فضای خالی موجود در بازار بازیهای ویدیویی را پر میکنند.
فراموش نکنیم که حتی گیمرهای هاردکور و حرفهای نیز گاهی اوقات به تجربههای نوآورانه، خلاقانه و برآمده از قلب و احساس بازیساز نیاز دارند و تجربه عناوین AAA و پرخرج در تمام اوقات، میتواند کسل کننده و تکراری شود. از طرفی بسیاری از گیمرهایی که در طول روز یا هفته نمیتوانند زمان قابل توجهی را صرف تجربه عناوین بزرگ کنند، بازیهای مستقل کوچکتر برایشان مناسبتر است.
یک تیم بازیسازی کوچک و با استعداد، ممکن است عنوانی را خلق و به مخاطب ارائه کند که با بودجه ناچیزی نسبت به یک بازی AAA، تجربهای به مراتب پرمعناتر و تأثیرگذارتر ارائه دهد. این موضوع در کنار تمام موضوعاتی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، باعث میشود با اطمینان بگوییم که بازیهای مستقل به شدت برای گیمرها و صنعت بازیهای ویدیویی اهمیت و ارزش تجربه دارند و بدون شک شایسته توجهاند.
نظر شما در مورد بازی مستقل و جایگاه آن در صنعت بازیهای ویدیویی چیست؟ آیا اهل تجربه عناوین مستقل هستید؟ نظرات خوب خود را با ما به اشتراک بگذارید.
Kerbal Space Program واقعا فوق العادس :))))))
ساعتها توی این بازی وقت گذروندم و هیچ وقت ازش خسته نشدم و نخواهم شد چون همیشه یه ایده و پروژه جدید داری که بخوای توی این بازی پیاده کنی